برای دریافت این شماره اینجا را کلیک کنید
پروانه عظیمی
با نگاهی دقیق و علمی به جوامع انسانی، آشکارتر از هر زمان مشهود است که سیستم سرمایهداری از زنان در سطوح مختلف اقتصادی و اجتماعی بهرهبرداری میکند. این بهرهبرداری با خشونت و کنترل بر بدن و زندگی زنان همراه است.
آمارها نشان میدهند که کار بدون دستمزد زنان، نابرابری در
دستمزدها، و فروش بدن در اقتصاد جهانی تأثیرات شگرفی دارند.
۱. کار بدون دستمزد زنان (Unpaid Labor)
زنان بخش عظیمی از نیروی کار رایگان در سیستم سرمایهداری را
تشکیل میدهند، بهویژه در حوزه کار خانگی و مراقبت از کودکان و سالمندان. این
کارها در سیستم سرمایهداری “نامرئی” تلقی شده و بدون دستمزد انجام میشود.
• طبق گزارش
سازمان ملل (UN Women)، زنان بهطور متوسط روزانه ۳ برابر بیشتر
از مردان کار بدون مزد انجام میدهند.
• ارزش اقتصادی
کار خانگی در برخی کشورها بین ۱۰ تا ۳۵ درصد تولید ناخالص داخلی تخمین زده شده
است.
از منظر مارکسیسم، این کار رایگان یکی از ستونهای اصلی
انباشت سرمایه است، زیرا هزینه بازتولید نیروی کار را به سرمایهدار منتقل نمیکند.
آمارهای ارائهشده از سال ۲۰۲۰ تا
۲۰۲۳:
• زنان بهطور
متوسط ۷۵ درصد از کارهای بدون دستمزد (مانند کارهای خانگی و مراقبت از اعضای
خانواده) را انجام میدهند که ارزش اقتصادی آن در سطح جهان حدود ۱۰.۸ تریلیون دلار
برآورد شده است. این رقم تقریباً ۱۳ درصد تولید ناخالص داخلی جهانی را تشکیل میدهد.
• در کشورهای
پیشرفته مانند آمریکا، ارزش کار بدون دستمزد زنان سالانه حدود ۱.۵ تریلیون دلار
برآورد شده است که معادل ۶.۶ درصد تولید ناخالص داخلی آمریکا است.
• زنان در
آمریکا بهطور متوسط روزانه ۲.۶ برابر بیشتر از مردان کار بدون دستمزد انجام میدهند.
۲. نابرابری دستمزد برای کار
همسان
زنان حتی در کارهای مزدبگیر نیز با تبعیض مواجهاند:
• به گزارش
سازمان بینالمللی کار (ILO)، زنان بهطور میانگین ۲۰ درصد کمتر از
مردان برای کارهای همسان دستمزد دریافت میکنند.
• در برخی
صنایع مانند تولید پوشاک، نیروی کار ارزان زنان عمداً برای کاهش هزینهها مورد
استفاده قرار میگیرد.
نمونهها:
• در سال ۲۰۲۲،
زنان در آمریکا بهطور میانگین ۸۲ سنت به ازای هر دلار دستمزد مردان برای کار
مشابه دریافت میکردند، که به معنای ۱۸ درصد اختلاف در دستمزدهاست.
• کاهش
نابرابری دستمزدها میتواند میلیاردها دلار به اقتصاد کشورهایی مانند فرانسه (۱۳۲
میلیارد دلار)، آلمان (۱۲۰ میلیارد دلار)، و انگلستان (۱۰۰ میلیارد دلار) اضافه
کند.
• برآوردها
نشان میدهد اگر شکاف دستمزدها بسته شود، ۴۸۲ میلیارد دلار به اقتصاد آمریکا
افزوده خواهد شد.
این نابرابری، زنان را در موقعیت اقتصادی ضعیفتری قرار داده
و وابستگی آنها به ساختارهای موجود را تقویت میکند.
۳. بهرهکشی جنسی و فروش بدن
صنایع مرتبط با بدن و جنسیت زنان، از جمله صنعت سکس، تبلیغات،
و زیبایی، نمونههایی بارز از کالاییسازی زنان است.
• طبق گزارش UNODC
(دفتر مقابله با مواد مخدر و جرم سازمان ملل)، بیش از ۷۰ درصد قربانیان قاچاق
انسان زنان و دختران هستند که اغلب برای استثمار جنسی بهکار گرفته میشوند.
• صنعت زیبایی
جهانی در سال ۲۰۲۳ بیش از ۵۰۰ میلیارد دلار ارزشگذاری شده است که بخش بزرگی از آن
بر استثمار فشارهای اجتماعی بر بدن زنان استوار است.
• صنعت جهانی
سکس (شامل فحشا، پورنوگرافی، و سایر حوزههای مرتبط) سالانه درآمدی حدود ۱۸۶
میلیارد دلار تولید میکند. در آمریکا، درآمد این صنعت بیش از ۱۴ میلیارد دلار
تخمین زده میشود.
مارکسیسم این پدیدهها را بهعنوان نمودی از تبدیل بدن زنان
به کالایی برای سود سرمایهداری میبیند.
۴. خشونت و کنترل بر بدن زنان
خشونت علیه زنان، چه در قالب فیزیکی، روانی یا اقتصادی،
ابزاری برای حفظ سلطه سرمایهداری و پدرسالاری است.
• طبق گزارش
سازمان بهداشت جهانی (WHO)، از هر ۳ زن در جهان، یک نفر نوعی خشونت
جنسی یا فیزیکی را تجربه میکند.
• محدودیت در
دسترسی به حقوق جنسی و باروری (مانند ممنوعیت سقط جنین) ابزار دیگری برای کنترل
بر بدن زنان است.
مارکسیستها استدلال میکنند که این خشونتها نهتنها سلطه
پدرسالاری را تقویت میکند، بلکه تضمین میکند که زنان همچنان در نقشهای مراقبتی
و کمدستمزد باقی بمانند.
ارتباط استثمار با خشونت از دیدگاه
مارکسیستی
از نظر مارکسیسم، سیستم سرمایهداری و پدرسالاری در تعامل با
یکدیگر عمل میکنند:
• کار رایگان
زنان به سرمایهداری امکان کاهش هزینههای بازتولید نیروی کار را میدهد.
• نابرابری
دستمزد و محدودیت در حقوق باروری، وابستگی اقتصادی زنان را به مردان و سیستم
افزایش میدهد.
• خشونت و
کنترل بر بدن زنان، نقشها و روابط اجتماعی را به نفع سرمایهداری و پدرسالاری حفظ
میکند.
راهحل مارکسیستی
مارکسیستها باور دارند که آزادی زنان از طریق تغییرات
ساختاری امکانپذیر است:
• اجتماعیسازی
کار مراقبتی و خانگی.
• پایان
نابرابری دستمزد و تضمین حقوق برابر.
• مبارزه با
خشونت و قوانینی که استقلال زنان بر بدنشان را محدود میکند.
• حرکت به سوی
سوسیالیسم که تولید و بازتولید اجتماعی را بهجای سود، بر پایه نیازهای انسانی
سازماندهی کند.
جمعبندی
این تحلیل نشان میدهد که استثمار اقتصادی زنان در سرمایهداری
و اعمال خشونت علیه آنان دو روی یک سکه هستند. برای تغییر این وضعیت، تغییرات
اساسی در سیستم اقتصادی و اجتماعی مورد نیاز است.
به امید جهانی برابر و عاری از هرگونه
خشونت علیه زنان.
پروانه عظیمی
شراره رضایی
“یک جوان به زندگی برگردد، بهتر است
تا برود زیر خاک”
این جمله را پدر مقتول در بخشش قاتل فرزندش می گوید.
در سرزمین اعدام و انتقام ها، سرزمینی که قانون و
حکومتش دایما از حق انتقام، دیه، خشونت و خون خواهی حرف می زند، خشونت و وحشی گری
را در خیابان ها، کوچه و پس کوچه با برپا کردن چوبه های دار به نمایش میگذارد تا
شاهد جان دادن یک انسان باشند. سرزمینی که خانواده داغ دیده را مجبور می کند که
چهارپایه را از زیر پای قاتل فرزندش بکشد و خود مجری قانون باشد، سرزمینی که مادری
را دعوت می کنند تا شاهد مرگ فرزندش باشد. این سرزمین پر است از قانون های خشن غیر
انسانی، پر است از قوانین برای مرگ انسانیت!.
در چنین سرزمینی با تمام وحشی گری رژیم و قوانین
متحجرش، گل هایی از عشق و انسانیت و گذشت در زمین شوره زار می روید.
در دو هفته ی اخیر دو نفر تا پای دار می روند ولی بالای دار نمی روند، مادر داغ دیده ای که با دستان خودش طناب دار را از گردن قاتل فرزندش باز می کند و دیگری پدری که مخالف اجرای وحشیانه ی اعدام است و میگوید حتی اگر تمام فرزندانم هم کشته شوند هرگز کسی را اعدام نخواهم کرد!.
این
همان پایه ها و طلیعه ی شروع یک جنبش عظیم است. جنبشی برای نه به اعدام ، نه به
خشونت، نه به دیدن صحنه های اعدام، نه به تکرار اعدامی دیگر، جنبشی برای اعلام
تنفر و انزجار از اجرای اعدامی دوباره!، جنبشی برای نه به قتل عمد و برنامه ریزی
شده دولت با انگیزه ی کثیف ایجاد وحشت در بین مردم از قدرتش!، جنبشی برای به نمایش
گذاشتن قدرت شکوفایی انسانیت در مقابل بربریت حاکمیتی به نام جمهوری اسلامی !
شراره رضایی
شعر از: شراره رضائی
"تکیه گاه"
در کنج مخروبه های حیاط
چهارپایه ای لق!
همبازی هر روزه ام
بود
مادرم هر روز فریادی میزد
مواظب باش چهارپایه
میلغد!
هربار که
بر زمین خوردم
شانه های مادرتنها
تکیه گاه م بود
و نصیحتی مادرانه: که دیگر بالای چهارپایه نرو!
و جرثقیل پلاستیکی در میان کوپه ای از خاک
و من، در
رویاهای کودکانه ام
خانه ای میساختم به بلندای برج میلاد در
کوچه های فقرزده ام
برای همه!
و من و همسایه ام خانه ای داشتیم از خشت وگل
برای لحظه ای آرمیدن!
و مادر نمی دانست
و من هم
که به گناه بی
گناهی فقر
چهارپایه،
روزی زیر پایم را
خالی خواهد کرد
و از سربی پناهی،
شانه های جلاد تکیه گاه
آرامشم شود!
و همسایه ام و جرثقیل این همدمان همیشگی ام
روزی شاهدی باشد
برای جان دادنم بر
بالای دار!
#نه-به-اعدام
سالهاست که مردم افغانستان در کشورهای همسایه و از آنجا به کشورهای
دیگر مهاجرت میکنند. کشور ایران با افغانستان قرابت نزدیکی در ابعاد مختلف از
گذشتهها و در اکنون دارد. بسیاری از آوارگان و مهاجران افغانستان نیز سالیان درازیاست
که ناخواسته مهمان این کشور شدهاند. این روزها برخورد و آزار مهاجران افغانستان
در ایران شدت گرفتهاست؛ ویدیوی در صفحات مجازی بازپخش میشود که برخورد غیر انسانی
چند پلیس ایرانی را با یک مهاجر معلول ۱۵ سالۀ افغانستانی نشان میدهد.
ما به یاد داریم زمانی را که همین حادثه در آمریکا سر «جورج فلوید»
اتفاق افتاد. کل دنیا بهخصوص ایرانیها بسیج شدند که نژادپرستی در آمریکا بیداد
میکند. صدها شعار انسان دوستانه دادند. اینجا در کشور اسلامی بدون سؤال و جواب
در خیابان، زانو روی گردن یک جوان گذاشته میشود. زیر فشار، گردن یک انسان زیر
زانوی مأموران یک حاکم اسلامی میشکند. مادرش با ناله و فریاد، التماس کنان خود را
روی زمین میاندازد. این برخورد نه به شعور انسانی میگنجد و نه در قوانین بینالمللی
چنین آمدهاست.
اگر با یک شهروند کشور دیگر چنین رفتاری صورت میگرفت، حالا سرخط
تمامی اخبار بود. سازمان ملل، حقوق بشر و مدافعان آن نیز این رفتار را محکوم و دهها
اعلامیه صادر میکردند. اما انگار برای یک شهروند مهاجر افغانستانی مسئلهای نیست،
حتی حاکمان فعلی افغانستان که خود را رهبر این کشور میپندارند، واکنش جدی در
مقابل این رفتار خشونتآمیز و ضد انسانی نشان ندادهاند. رهبران ایرانی نیز بیاعتنا
از این مسئله و موضوع گذشته و آن را نادیده میگیرند. حتی مقررات حقوق بشری و رویکرد
سازمان ملل و سایر نهادهای بینالمللی با شهروندان افغانستان همسو نیست.
آخرین گزارشی که آژانس پناهندگان سازمان ملل متحد از وضعیت آوارگان در جهان طی ششماه نخست سال ۲۰۲۳ منتشر کرده بود، نشان میدهد که افغانستان در جمع سه کشوری است که بیشترین مهاجر را در جهان دارند. شهروندان این کشور به دلایل
مختلف، از جمله جنگ، فقر، بیکاری و بحران بشری، خانههای خود را ترک میکنند
.
برخلاف
پیمان نامه حقوق کودک؛ بیش از ۱۱ هزار
دانش آموز به مناطق عملیاتی اعزام شدند
برخلاف تعهدات بین المللی ایران تحت عنوان الحاق به پیمان نامه #حقوق_کودک و بخش عدم به کارگیری کودکان در امور نظامی، طی سال تحصیلی جاری ۱۱۰۰۰ دانش آموز از استان های یزد و کرمان به اردوی موسوم به “راهیان نور” در مناطق عملیات کشور اعزام شدند. همچنین طی روزهای اخیر ۲۵۰ دانش آموز پسر از شهرستان شاهرود به مناطق عملیاتی جنوب کشور اعزام شدند.
ماشالله کرمی، پدر #محمدمهدی_کرمی، معترض اعدامشده، توسط شعبه ۱۲ دادگاه تجدیدنظر استان البرز به یک سال حبس محکوم شد. وی پیشتر در خصوص این بخش از پرونده خود توسط شعبه ۱۰۲ دادگاه کیفری دو شهرستان نظرآباد به هشت سال و ۱۰ ماه حبس، یک میلیارد و ۹۰۰ میلیون تومان جریمه نقدی محکوم شده بود. همچنین، هفت متهم دیگر در این پرونده تبرئه شده و دو متهم هریک به پرداخت ۵۰ میلیون تومان جزای نقدی محکوم شدند. حکم حبس یک متهم دیگر نیز عینا تایید شد. این ۱۰ نفر پیشتر هر یک به ۹۱ روز حبس محکوم شده بودند.
البرز صادر شده، #ماشالله_کرمی به اتهام «پولشویی و تحصیل مال نامشروع» به یک سال حبس
و مصادره منزل مسکونی و خودرو محکوم شده است. همچنین از ۱۰ متهم دیگر پرونده که هر
یک در مرحله بدوی دادگاه به ۹۱ روز حبس محکوم شده بودند، هفت نفر #تبرئه شدند.
محکومیت دو نفر از آنها نیز به پرداخت ۵۰ میلیون تومان جزای نقدی بدل از حبس تغییر
یافت و حکم ۹۱ روز حبس یکی از متهمان عینا تایید شد.
#علی_شریف_زاده_اردکانی، #پیام_درفشان و
#شهلا_اروجی، وکلای برخی از این افراد با انتشار مطالبی اعلام کردند که احکام
صادره روز گذشته به آنها ابلاغ شده است.