با تأثر و تأسف فراوان ، بازهم با غفلت مسئولان
در یک اتفاق طبیعی، شاهد از دست دادن عزیزانمان
بودیم .
این اتفاق ، تلفات
بسیاری دربرداشت درحالیکه امروزه با پیشرفتهایی که در صنعت ساخت و ساز در
سراسردنیا صورت گرفته در مناطق پرخطراز ساخت مناسب بهره میبرند تا جان انسانها در
امان باشد ضمن این که بسیاری از کشورها به خوبی به پیش بینی چنین حوادثی نیز
میپردازند ، البته از این چنین افرادی نمیتوان انتظار انسانیت داشت زمانی که رییس
جمهور ایران در چند سال اخیر با پرداخت هزینه های بسیار اقدام به ساخت خانه های ضد
زلزله در ونزویلا نمود اما به این همه مناطق درمعرض خطردر اطرافش کمترین توجهی نکرد. با وجود آنکه بارها
اذعان داشته اند که ایران منطقه ای زلزله خیز بوده و در نظام اخیر شاهد سه بار
تکرارفاجعه بار این اتفاق بوده ایم از زلزله ویرانگر رودبار و همچنین زلزله
مهیب بم گرفته ، تا اینک زلزله آدربایجان
شرقی. اما دریغ ازاندکی توجه به روستاها و مکانهایی که با ناامنی و سستی بناهای
کاهگلی و روستایی امکان تلفات دراینچنین اتفاقاتی را افزایش میدهد.
آری باری دیگر درروز
شنبه مورخ 21/مرداد/1391 با لرزش زمین تعدادی ازانسانهای مظلوم جانشان را از دست
دادند ، عزیزان آذری چند روز پیش در یک حادثه طبیعی دیگر تلفات جانی قابل توجهی
بویژه در شهرستان ورزقان داشته اند. افرادی که با کمترین شرایط معیشت در روستاها
زندگی سختی داشت در حالی که مانند همه انسانها ، مستحق حقوق انسانی متعارف و
معیشتی با کیفیت بودند ؛ دل به طبیعت بسته و با قناعت دست از دنیا شسته به زندگی ساده
روستاییشان بسنده کرده بودند، آنها که برای داشتن کانون خانوادگی به دور از معضلات
جاری و روزمره سیاسی و کسادی کار کشاورزان که واردات انواع میوه و برنج و ... چند
سالی است متداول شده و اخیراً با وجود فشار سنگین تحریمها عرصه بر آنان بیش از پیش
تنگ شده ، به داشتن حداقلها در زندگی قناعت کرده بودند تا فقط جان عزیزانشان به
خطر نیفتد ،که همان سرمایه شان که خانواده شان بود را در زلزله ای 6 و اندی ریشتری
از دست دادند .
چه بسیار کودکانی که
در این فاجعه غم انگیز ، والدینشان را ازدست داداند و چه بسیار مادران و پدران
زحمتکشی که درآن ساعت از روز برسر زمینها و امورروزمره، برای لقمه نانی حلال در
گرمای تابستان عرق می ریختند که ناگاه عزادار جگرگوشه هایشان شدند و باید کودکان
معصومشان را در قعر آوارها جستجو کنند.
آنچه در این بین بیش
از همیشه نمود داشته ، عدم توجه و اطلاع رسانی و پوشش خبری مناسب صدا وسیمای
جمهوری اسلامی ایران بوده که نه تنها در همان روز به پوشش مناسب این خبر نپرداخته
که با ذکر آن در برنامه طنز " خنده بازار " به تمام مردم توهین نیز
نموده.
جالبتر آنکه ریاست
محترم جمهور ، سفر مکه و حج مستحبش را به وظیفه ای که در قبال این همه ایرانی و
بقول خودش با ادای سوگند پذیرفته ، ترجیح داده و در این بحران حتی در ایران نمانده
و هیچ کمکی به زلزله زدگان نرسانده بلکه در محضر امیر مکه نشسته و به جای غم و
اندوه ، لبخند بر لب دارد. همچنین او که به عزیزان زلزله زده تسلیت نگفته ، برای
رییس جمهور سیرا لئون به مناسبت درگذشت
مادرش پیام تسلیت فرستاده.
ضمن آنکه گفته میشود مسیول
هلال احمر ایران هم در همین ایام به لیبی سفر کرده ، هر چند در این بحران مردم
عادی به یاری زلزله زدگان پرداخته و برای آنان مایحتاج اولیه را فراهم نموده اند و
به صورت گروهی خود را به محل رسانده اند که البته اینگونه حضور درخور تقدیر است
اما در صورت فقدان نیروهای سازماندهی شده ، آموزش دیده ، مجرب و متبحر به آن متوسل میشوند چرا که نجات و احیا
خود اصولی دارد که بی اطلاعی از آن میتواند گاهی منجر به صدمه رسانی هم شود اما
این عزیزان در جواب کوتاهی دولت ، داوطلبانه به نجات و کمک رسانی شتافتند .
بنابرهمین اقدامات ،
گروهی از فعالان در شبکه های اجتماعی برای همدردی با زلزله زدگان آذربایجان شرقی، تصمیم
به اعلام یک زمان واحد و مشخص گرفتند و حسب توافق این زمان ساعت 6 عصر به وقت ایران مورخ 26/مرداد/1391 میباشد
تا ضمن اظهار همدردی و اتحاد ، خواستار کمک رسانی به ایشان نیز بشوند.
چرا که دولت و رهبری از این امر خودداری نموده
اند وبنابر مصالح سیاسیشان ، خود را مشغول حل بحران سوریه نشان داده اند.
در این بین ، تنها
برنامه ای که در صدا وسیما همچون همیشه با مردم همدل و همصدا بوده برنامه نود بود
که توسط عادل فردوسی پور که به تازگی از بازیهای المپیک باز گشته بود به همدردی با
زلزله زدگان پرداخت و در برنامه عنوان کرد که شرکت مخابرات پذیرفته عواید حاصل از
برنامه این هفته را به زلزله زدگان آدربایجان شرقی اختصاص خواهد داد تا هم وطنان
با یک " اس. ام. اس " خالی به برنامه به آنها کمک کنند که 4200 نفر در
این برنامه شرکت نمودند ، با امید به عمل به وعده شان.
البته تا حدی ارتش و
هلال احمر تلاشهایی از جمله باز کردن جاده وبرخی کمک رسانیها به انجام رسانیده اند
اما مناسب با میزان فاجعه نبوده.
ضمن آنکه در این
شرایط ، مسأله تحریمها بیشتر نمود پیدا میکند از جمله کمبود شدید داروها و تجهیزات
پزشکی و درمانی ، انتقال وجه نقد به ایران به علت تحریم کامل بانکها و کمکهای
انسان دوستانه دیگر که همه اینها نتیجه اعمال یکجانبه و خودخواهانه دولت و نظام
حکومتی ایران بوده و همچون همیشه توده مردم و عوام هزینه اینچنین تصمیمات
نابخردانه ای را پرداخت می کنند. و در اینچنین شرایط سختی بیش از پیش به کمکهای
مردمی و همکاری اجتماعی نیاز است.
در جامعه ای که هر یک
از روحانیان به نحوی قصد تفرقه در میان مردم را دارد، یک روحانی در برنامه شبکه 3
سیما گفته" مردم آسیب دیده نباید توقع کمک از دولت را داشته باشند، حتی توقع
از مردم هم نداشته باشند و به داشته های مادی و معندی خود اکتفا کنند " ، آیا
مردم زلزله زده روستایی که عامل اصلی مرگ عزیزانشان فقر و زندگی در خانه های
روستایی است ، پس از زلزله سرمایه دیگری هم دارند؟
امام جمعه قم می گوید
: دانشمندان ما باید تحقیق کنند، ببینند در این
موقعیت حساس واقعا این حادثه آذربایجان زمین لرزه بوده، که سرمنشاء آن فساد و بی
حجابی است، یا از طرف استکبار و صهیونیزم یک نوع حمله نظامی یا یک زلزله سیاسی به
ما وارد شده است.
و البته از
همه جالبتر روحانی ای است که میگوید ، مردم نباید تمام فطریه خود را به زلزله
زدگان بپردازند بلکه فقط میتوانند بخشی از آن را صرف کمک نمایند ؛مگر نه این که
میگویند فطریه را به مستحق نیازمند باید پرداخت ؟ و در این برهه از زمان که
انسانهایی مظلوم گرفتار این چنین حادثه ای اسف بار و ناگهانی شده اند په کسی مستحق
تر از اینان؟ ایشان نگرانند از سهم خودشان کم شده رنگی ازسفره هفت رنگشان کاسته
شود.
با امید به
این که مردم یکدل از یاد نبرند کودکام امروز این حادثه ، مادران و پدران جامعه
فردایند و این عزیزان که امروز دچار درد بی والدینی میشوند بر اثراین اتفاق
ناگهانی دچار مشکلات مضاعفی میگردند و آن مربوط به وضعیت روحی کودکانیست که ظرف
چند ثانیه نه تنها بی خانمان شدند که اعضای خانواده شان را نیز از دست دارند، بعد
ازگذشت این سالها و تکرارمشکلات ناشی ازعدم حمایت دولت و حکومت فقط مردم هستند که
میتوانند با همکاری و یکدلی زخمهای یکدیگر را ترمیم نمایند و جامعه فردا را بهتر
از دیروز بسازند، امید که این مصیبت دیدگان در گذر زمان به خاطرات مبدل نشده بلکه
با استمرار یاری و حمایتشان ، بخشی از صدمات مادی و معنویشان را جبران کرده رد پای
این ویرانگی را در جامعه انسانی کمرنگ نماییم.
الف. شیرازی
پانزدهم اوت 2012
No comments:
Post a Comment